کمد رخت چرک

نگفتنی های من ! اینجا هیچ منظره ی مناسبی برای چشم ها و قلب های معصوم وجود نداره ... احتیاط کن!

کمد رخت چرک

نگفتنی های من ! اینجا هیچ منظره ی مناسبی برای چشم ها و قلب های معصوم وجود نداره ... احتیاط کن!

۳۳

خیلی حرفا دارم که باید توی این وب بنویسم ... خیلی حرفا که فقط میتونم توی این خونه ی تنهایی هام بزنم ... حتی افکاری که جرات نمیکنم در ذهنم  جولانش بدم را ... دوست دارم اینجا بنویسم .... واگویه هایی برای خودم .... اما ..................... 

وقت نمیکنم .... کارهام روز به روز زیاد تر میشه و من ... روز به روز تنبلتر و ... صد البته چاق تر ... 

البته میگم تنبل اما ... واقعا تمام وقتم پره ... از صبح ساعت ۶ که بیدار میشم ... تا شب که خیلی زود بخوابم ... ساعت یک نیمه شبه ... هر ساعتش یه کاری دارم ... از کسی که حتی جمعه ها ... از ۸ صبح تا ۵ بعد ظهر ... سرکاره ... چه انتظاری میشه داشت !؟... چقدر از خواب و استراحتم بزنم ؟ ... 

الانم هم بعد از چند ساعت کار بیرون از خونه ... چندین ساعته دارم توی وبلاگ کاریم ... کار میکنم ... و تازه چند دقیقه را اختصاص دادم به اینجا نوشتن ... 

اما .........این ها کمه و راضی ام نمیکنه ... حرفام ... حرفای خودمونیم را باید با فراغ بال ... خیال راحت و ... تنهایی محض بیام و بنویسم ... اما کی ؟ ... نمیدونم !!! 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد