کمد رخت چرک

نگفتنی های من ! اینجا هیچ منظره ی مناسبی برای چشم ها و قلب های معصوم وجود نداره ... احتیاط کن!

کمد رخت چرک

نگفتنی های من ! اینجا هیچ منظره ی مناسبی برای چشم ها و قلب های معصوم وجود نداره ... احتیاط کن!

38

بالاخره راضی شدی 10 دقیقه بهم وقت بدی! ...تو عمرم اینقدر سماجت و پافشاری روی کاری نکرده بودم...شاید برای همینه که احساس خوبی ندارم از این اصرارهام ....

اما برای خلاصی از دست این وضعیت پادرهوایی که برای خودم درست کردم ... لازم بود اینکار را بکنم و بتونم ...رو در رو باهات حرف بزنم ... در واقع ازت چند تا سوال بپرسم و وقتی جواب میدی ... با دقت به چشمات نگاه کنم ... چون مطمئنم که چشمها دروغ نمیگن ...

باید صبر کرد ودید چی پیش میاد.... فردا این موقع یا خیلی خوشحالم ... یا خیلی افسرده ... نمیخوام خودمو امیدوارم کنم ... شاید تو اون چیزی نباشی که ... من فکر میکنم ...و مسلما فهمیدن این موضوع افسرده ام میکنه ...

پس ... تا فردا...


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد