کمد رخت چرک

نگفتنی های من ! اینجا هیچ منظره ی مناسبی برای چشم ها و قلب های معصوم وجود نداره ... احتیاط کن!

کمد رخت چرک

نگفتنی های من ! اینجا هیچ منظره ی مناسبی برای چشم ها و قلب های معصوم وجود نداره ... احتیاط کن!

89-

دارم فکر میکنم که چی درسته و چی غلط ..... نه اینکه ندونم ها ...میدونم اما مشکل اینه که  هنوز یه ذره دلم به سمت اون غلطه متمایله !!.... ولی دارم در برابرش مقاومت می کنم...  حالا بیخیال.....



قراره یکشنبه بریم شمال... راستش من خیلی دوس ندارم برم ...اما بخاطر بچه ها میرم... فک کنم این چهارمین یا پنجمین باری باشه که میرم شمال..... به هرکی میگم باور نمی کنه ...از بس سر و ته این تهرونی ها را که بزنی ...شمالند....


اولندش که شنیده ام این وقت سال هواش خوب نیست... واااااااااای که اگه شرجی باشه ...من رسما می میرم...

دومندش دریاش خیلی کثیفه ... اصلن ادم دلش نمی خواد پا توش بذاره .....

سومندش من متنفرم از بعدش....یعنی بعد از شنا کردن در دریا.... که هرکاری هم بکنی ...همه ی جونت پر از شنه !.... یادم اخرین باری که رفتم شمال ... تا دو هفته بعد از گوش و چشم و حلق و بینی و وغیره ام ...شن در می اومد!!!

چهارمندش دریایی که زنونه مردونه داشته باشه که دریا نیست !


حالا دیگه چاره ای نیست ... باید رفت ... این کوچیکه تا  حالا دریا ندیده ... خیلی ذوق داره .... درضمن ماه رمضونه و امیدوارم شمال شلوغ نباشه ..... از شلوغی بیش از حد هم کلافه می شم ... واسه همینم مسافرت در تعطیلات را نمی پسندم  ... عید نوروز که از سرجام جم نمی خورم ... تهران نوروزها ایده آله ......

میدونی بهترین موقع سفر کی هست؟ اول اردی بهشت که دنیا مثل بهشته .....ولی خب متاسفانه موقع امتحانات بچه هاست و نمیشه ...... دومین موقع هم  دهه اول بهمنه ... بخصوص واسه رفتن به جنوب ... اون موقع هم همه جا خلوته ... همه میزان واسه تعطیلات دهه فجر برن سفر و ...چند روز قبلش هیشکی جایی نمیره .....

سفر شیراز سال قبل هم همین موقع بود که ....اون همه عالی بود و خوش گذشت ...


خب خیلی چرت و پرت گفتم ... امشب خوابمم میاد .... فردا کلی کار دارم واسه سفر یکشنبه .... بهتره برم بخوابم تا زود بیدار بشم .....گرچه تجربه ثابت کرده هرچقدرم زود بخوابم ....نمی تونم صبح زود بیدارشم .......کلا خواب صب رو عشقه ....



نظرات 7 + ارسال نظر
sara جمعه 29 خرداد‌ماه سال 1394 ساعت 11:39 ب.ظ http://tagged.blogsky.com/1393/03/04/post-123

سلام وبلاگتو دیدم خوب بود ولی چرا بازدیدش کمه؟ بیا تو این ثبت نام کن هم بازدید وبلاگتو ببر بالا هم تو گوگل شناخته شو. بیا تو وبلاگم یه لحظه
http://tagged.blogsky.com/1393/03/04/post-123/

مهرسا شنبه 30 خرداد‌ماه سال 1394 ساعت 01:06 ق.ظ

سلام دلم تنگ شده بود براتون امیدوارم خوش بگذره شمال اگه سمت گیلان برید رشت به شدت شرجیه ولی دریای خزر کلا لجن شده و جنوب مرجانی قشنگتره اما باز جاهایی هست مختلط نباشه ریسکش بالاست ولی بپرسین نشونتون میدن.گیلان رامسر و لاهیجان بهتره بعد طالب آباد ولی قلعه رودخان فومن خیلی باحاله خوشتون میاد اگه برید.
درضمن شرجی وحشتناکه ولی خوب از وزن کم میکنه همیشه باید لباس عوض کنید و زیر دوش باشید. سفرتون بخیر و خوشی

سلام مهرسا جان...

ایشالا امتحانات خوب گذشته باشه ...

ظاهرا اینطور که از اخبار و احوال برمیاد...قراره بریم محمود آباد...
حالا شاید جای دیگه هم رفتیم...نمیدونم!...افسارمون دست یکی دیگه اس
اما از این قسمت وزن کم شدنش خوشمان آمد
البته روی من فک نکنم جواب بده
ممنون ازت... تو هم خوش باشی...

mooty شنبه 30 خرداد‌ماه سال 1394 ساعت 01:44 ق.ظ http://khateremooty.blogsky.com

دقیقا خیلی اینجا گرمه!
ما که داریم هلاک میشیم به قول مهرسا دریا هم به گند کشیده شده و لجنه!
درهرصورت تو که مجبوری بیای خخخ
یه سری هم به وبلاگ من بزنی خوشحال میشممم.

وااااااااااااااااای چه خبر بدی دادی

ولی اره مجبورم برم...

به وبلاگتم سر زدم ... برو خوش باش

جنین دوشنبه 1 تیر‌ماه سال 1394 ساعت 04:20 ب.ظ http://jenin.blogsky.com

من برگشتم! این پیام رو اینجا مینویسم چون حدس زدم مهرسا بیاد این وبلاگو بخونه! مهرسا جان من دوباره وبلاگمو فعال کردم :-)

مهرسا سه‌شنبه 2 تیر‌ماه سال 1394 ساعت 04:19 ق.ظ

سلام خانم سین گرامی درغیابتون وبتون را شخم میزنیم و امیدوارم سفرجالبی باشه و با خاطره خوب برگردید.
با اجازه تون سلام به داداش گل مستر جنین
اومدم خونه آبیت زبونم بند اومد،چشم بازم میام منتها الان وقت اذان صبح و شب و روزمون ماه رمضون جابجا شده.
الهی همیشه باشید و برقرار

سلام مهرسا...

نمیدونم چرا میخوای اینجا رو شخم بزنی!.... من که نوشتم اینجا محل مناسبی نیست ...
این وبلاگ مخفی منه که .................. بهتره اول پست شماره ۲ را بخونی .... بعد تصمیم بگیری به خوندن بقیه پستها!
منکه اصلا بهت توصیه نمیکنم این وب را بخونی ... اینو جدی میگم!

مهرسا شنبه 6 تیر‌ماه سال 1394 ساعت 01:08 ق.ظ

سلام فراوان خانم سین
میبخشید منو شخم نمیزدم آب و جارو میکردم برگردی.لحن من مشخص بود که طنز توام با احترامه،شما جدی گرفتین.
جسارتا توصیه میکنم ما دهه هفتادیها رو از جماعت مغضوب علیهم جدا بفرمایید یک شوتی هستیم که فقط خودمان میدانیم.
ای خانوم وقت کجا بود امتحان تموم شد شروع ماه ریاضت و گشنگی های طولانی و شبهایی که چشم هم زدنی فاصله افطار تا سحر میشه،
وقت کجا بود آخه با این اوضاع و گرمای هوا کمد رخت چرکهارو...
شما خودت کنترل کنید من فقط یه سر اومدم و رفتم اونم دم سحر؛
اولشم که از وب جنین اومدم به خاطر این بود که دنبال دوستهای مهاجر بودیم زمانیکه بلاگفا در کما بود وهیچ کدوم از دوستان ردی ازش نداشتن خاصه خانم (س) شاعر.
از صفحه اول اسکای دنبال ردی ازش بودم که وب طنز جنین عزیز رسیدم و از اونجا به شما به امید اینکه س گمشده باشید ناچار باید گشتی میزدم تا معلوم بشه اما تهش دست خالی و با احترام به شما،بدون قضاوت یا تغییر نظر درباره تون برگشتم.
بلاگفا درب و داغون راه افتاد و من پیداش کردم حیف که وب دومش نابود شد و پکریم.
اول اونهفته هم که اومدم دو منظوره بود اینبار دنبال جنین عزیز بودم که یهو کات داد و رفت.
اینجا خبر برگشتش روخوندم و کمد شما مفید شد.
نگران نباشید شما برای من یک انسان قابل احترام هستید و بس.
خوشحال شدم از همکلامی شما.

سلام....

اوکی ....

Sacred دوشنبه 8 تیر‌ماه سال 1394 ساعت 02:13 ق.ظ http://sonate.blogsky.com/

خب این حقیقت داره که من وقایع-نگار خوبی نیستم خانم. معمولا تو توصیف احوالاتم گیر میفتم و از ریشه و بن میزنم خرابش میکنم. تهش به جایی میرسم که نمیخواستم. برای همین، ازتون میخوام که به این آهنگ گوش کنید. حسّی که کمد رخت چرک های شما به من میده توشه .
مخلوطی از یه طعم گس که زبونتُ میزنه اما دلچسبه چون حقیقت داره و هی دوباره میخوای تکرارش کنی. درد لذّت بخشی مثل فشار دادنِ دندونِ لق!

http://s6.picofile.com/file/8196467100/Max_Richter_Autumn_Music_1.mp4.html

سلام...

موزیک یکی از اون نفهمیترین موضاعات منه!... کاملا در این زمینه نفهمم متاسفانه!.... اما ممنون از تعریفت....

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد