کمد رخت چرک

نگفتنی های من ! اینجا هیچ منظره ی مناسبی برای چشم ها و قلب های معصوم وجود نداره ... احتیاط کن!

کمد رخت چرک

نگفتنی های من ! اینجا هیچ منظره ی مناسبی برای چشم ها و قلب های معصوم وجود نداره ... احتیاط کن!

112-

امروز یکی از دوستان دوران دبیرستانم ....اینو در گروهمون برام نوشت ... در جواب صحبت هایی یا بهتربگم سوالاتی که کرده بودم:

============================================================

سلام س جون! ببخشید که دیر جواب دادم باید یک کم فکر میکردم.

اینکه تو می گی آدم از هر چی که داره ناراضیه که خصلت و ویژگی انسانه! همون جوری که توی قران هم اومده که انسان کلا ناسپاسه!!
ولی حرف من چیز دیگه ایه! من خودم رو می گم شما رو نمیدونم! من به خاطر هم جبر جامعه و هم یک خونواده نسبتاً سنتی اونجور که می خواستم زندگی نکردم! و خیلی از احساساتم رو به شدت سرکوب کردم! در حالی که فکر می کنم این اخساسات بخش زیبایی از وجوده که نباید سرکوب بشه بلکه باید به خوبی پرورش داده بشه و در مسیر خوب هدایت بشه!
من الان که پسرم توی سن جوونیه اگه به دخترها توجه نشون می ده و به بعضی ها علاقمند میشه تشویقش می کنم ولی بهش می گم که احساست باید تحت کنترل عقل هم باشه!! در مورد دخترم هم قطعا همینطور خواهد بود ولی خود من که این اخساسات رو گناه می دو نستم!!!!
و نتیجه اینه که توی  این سن فعلیم  دلم به این ور و اونور کشیده می شه!!! چون این احساسات سرکوب شده بالاخره خودش رو نشون می دن. مگه تا کی میشه اونا رو کنترل کرد! اینقدر مشت می کوبن تا درهایی که بروشون بستیم رو باز کنن و اگه باز نکنیم درو میشکنن که نتیجه اش می شه یک روان در هم شکسته!!!

س جون من در جایگاهی نیستم که بخوام برای شماها نسخه بپیچم ولی در مورد خودم کاری که دارم می کنم اینه که به آرامی دارم درها رو باز می کنم! از خدا می خوام و خواستم که کمکم کنه که بتونم خودم رو ترمیم کنم بدون این که خدای نکرده آسیبی به زندگی و خونواده ام بزنم! البته یک کم سخته ! آدم گاهی دچار تعارض میشه ولی مطمئنم که بهتر از دست روی دست گذاشتنه!

===============================

حالا این خانم یک پزشک فوق تخصص هست ... که اتفاقا تخصصش در ایران کمه ....... بی نهایت باهوش و با درایت ... در عین حال شوخ و مهربان ... سهام دار بیمارستان و رییس یکی از تخصصی ترین قسمت های اون هم هست .... ظاهرش هم کاملا برازنده است و ... اصیل... همسرش هم  مهندسه ... و از برترین های رشته ی تخصصی خودش....... پسرش دانشجوی پزشکیه در بهترین دانشگاه دولتی ایران .... و دخترش محصل که البته اون هم در اینده میخواد پزشک بشه و مطمئنم که میشه .......

اما.......... دقیقا همین مشکل یا مشکلاتی رو  با خودش داره که ....... من هم دارم .... و جالبه که بقیه دوستان گروه هم ... حرفش رو تایید کردند.......یعنی یه جورایی اکثریتمون ... با این مشکل خاض دست به گریبانیم !

آیا این واقعا نتیجه ی جوانی نکردن های ماست ؟ ...نتیجه تربیت مذهبی خانواده هامون ؟ یا محیط بسته ی اوایل انقلاب؟ یا نه هیچکدومش نیست و ... این برمیگرده به بحران میان سالی ما!!!!!؟


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد