کمد رخت چرک

نگفتنی های من ! اینجا هیچ منظره ی مناسبی برای چشم ها و قلب های معصوم وجود نداره ... احتیاط کن!

کمد رخت چرک

نگفتنی های من ! اینجا هیچ منظره ی مناسبی برای چشم ها و قلب های معصوم وجود نداره ... احتیاط کن!

119-

خب ...پست قبلی را ادامه میدم ........ داشتم از خاله ام میگفتم .....

من  و دختر دومی این خاله ام تقریبا 2 سال اختلاف سن داریم .......من کوچیکترم ....... اما  چون باهم زندگی میکردیم و خیلی نزدیک بودیم و البته هستیم هنوز ......همیشه ما دوتا راباهم مقایسه میکردن ... یک کار خیلی  بد برای روحیه بچه ها همین مقایسه هاست ... که هیچوقت هم از ضمیر ادم پاک نمیشه ........

در این مقایسه ها ... من همیشه برتر بودم ...... هم از نظر ظاهر زیباتر بودم ......هم  به علت برونگرا بودنم ... شاد و شنگول بودنم ... سر و زیون داشتنم ... وهم  درسخون بودنم و موفقیت در زمینه ی تحصیلات عالی و بعد هم کار ...... دیگران ...بخصوص پدر دخترخاله ام ....منو به اصطلاح به رخ دختر خاله ام می کشید... و طوری شد که اون طفلک خیلی عذاب می کشید از این قضیه ...البته من اوایل که خبر نداشتم... کم کم فهمیدم ... و خود دخترخاله ام هم اعتراف کرد .......

خولا3 این چیزا باعث شد که خاله ام ناخودآگاه ... برای حمایت از دخترش در جمع فامیلی ... هی بزنه تو سر من ... هی مسخره ام کنه .....منتظر کوچکترین فرصت باشه واسه تحقیر من... البته بازم میگم که حس من اینه که خاله ام هم ناخودآگاه اینکار را می کرد... نه از روی بدجنسی ... فقط حس حمایت از فرزند باعث این کار میشد و میشه...

اما من با اینکه این رو می دیدم و می فهمیدم ... هیچی نمی گفتم... چون میگفتم این خاله صدهزارتا کار خوب و محبت در حق من کرده ... حالا بذار این طوری دلش خوش بشه ...

اما ظاهرا دیگه پیر شدم که چند شب قبل رفتارش را تحمل نکردم و واکنش نشون دادم ....... کاری که خاله ام اصلا  انتظار نداشت ... و انگاری که بهش برخورد..........

خیلی حاشیه رفتم که اصل مطلب ... شهید شد این وسط!!

اصل مطلب این بود که .........اختلافات همسران امروزه ...خیلی اش بخاطر عدم گذشتهای لازم و خودخواهی ها و توقعات زیادیه... خیلی هاش  بخاطر اینه که ...این اصل را دیگه کمتر کسی رعایت میکنه ...اصل این که ؛ به موضوع از زاویه دید طرفت نگاه کن؛ یا به عبارت دیگه ... خودت را بذار جای طرف ... و ببین اون چی می بینه و چی حس میکنه ........ اینطوری خیلی وقتا  می فهمیم که احتمالا ما هم اگر جای طرف بودیم ...همین طور رفتار می کردیم ........البته این کار ساده ای نیست ..... ونیاز به مقدار زیادی انصاف ... و کنترل نفس داره .... باید تمرین کنی تا بتونی درست انجامش بدی ....

البته من قضاوت نمی کنم .....چون هرگز هیچ قاضی ای نمی تونه صد در صد در جای متهم باشه و اونو درک کنه ........ من فقط روش و نظرم را میگم ....... روش من اینه و تمام سعی ام رو میکنم که ........با انصاف باشم ...... بخاطر همین هم خیلی جاها در مقابل دیگران کوتاه میام ... جاهایی که افراد دیگه عمرا کوتاه بیان .......

باهمه ی این اوصاف ......خوبی جناب همسر ... بیشترش مال خودشه نه عکس العمل های من ...... اون ذاتا یک انسان به تمام معناست ... و واجد ارزش های انسانی زیبایی که ..... روز به روز داره از بین ادم ها محو میشه ....


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد