کمد رخت چرک

نگفتنی های من ! اینجا هیچ منظره ی مناسبی برای چشم ها و قلب های معصوم وجود نداره ... احتیاط کن!

کمد رخت چرک

نگفتنی های من ! اینجا هیچ منظره ی مناسبی برای چشم ها و قلب های معصوم وجود نداره ... احتیاط کن!

148-

دوتا از معدود  مردایی که از طریق اینترنت باهاشون آشنا شدم .... و با دیدنم از نزدیک ... دم شونو   رو کولوشون نذاشتن و فرار نکردن .... اسمشون مح۳ن بوده!!... و هردو هم اهل استان های کویری کشور.... البته دو استان متفاوت ......

  

اولی را  سال ۸۸ ... توی یکی از این سایتهای دوستیابی ... باهاش اشنا شدم....  چت های خیلی باحالی داشتیم .... همه اش کل کل و تیکه پرونی و ضد حال زدن و رو کم کنی بود!!! گاهی اونقدر می خندیدم که  به اشک ریختن می افتادم ... البته اخرش اعتراف کرد که در مقابلم کم آورده و ...تسلیم شد.........بنده خدا خبر نداشت که عمریه اینکاره ام و ....  پرچم حاضرجوابی و ضدحال زنی من .... همیشه بالاست!!... البته نه با هرکسی و هرکجا ... اما با اهلش  که باشم ...کم نمیارم.......  به هرحال ...هرچه بود این بنده خدا ... از من خوشش اومد و ... بدجور مشتاق دیدار شد... درست یادم نمیاد .... ولی فکر کنم اولین باری که هم رو دیدیم ...شهر اون ها بودم ... یا بهتر بگم شهر ابا اجدادی خودم!... پدرم اون جا یه اپارتمان داشت  که خالی بود... و برای مواقعی بود که میریم اون شهر دیدار اقوام ...برای همین میشد دور از چشم فامیل ... باشم ...... یه سفر تنهایی رفتم و... با هاش قرار گذاشتم .... یه چند ساعتی خیابون گردی کردیم ... و حرف زدیم ... مرد خود ساخته ای بود ... و گرچه خوش قیافه نبود ... اما ورزشکار بود و خیلی خوش تیپ.... اون موقع فقط یه پسر داشت که البته بعدها ... یه دختر هم  بهش اضافه شد....دخترش درست روز تولد من به دنیا اومد!

بعد از اون هم فک کنم سه چهارباری دیدمش ...  هر وقت تنها می رفتم شهرشون ... یا اون تنها می اومد تهران ...  اگه میشد قراری میذاشتم و میرفتم می دیدمش.... خیلی بهم ابراز علاقه می کرد... میگفت : خودمم نمیدونم چرا اینقدر ترا دوست دارم!!... اصلا دلیلی براش پیدا نمیکنم ... اما بی نهایت دوستت دارم و ... دلم میخواد اینو باور کنی .......

خب اخه من ادم دیر باوری هستم توی این زمینه ..... به جز چند نفر خاص از خانواده ام ... باور نمیکنم که کسی بتونه منو دوست داشته باشه ...... اونم از نوع مذکرش!!... در ضمن از این بنده خدا هم خیلی خوشم نمی اومد... یعنی وقتی میرفت تو فاز دوست داشتن و این صوبتا ... حالم بد جور گرفته میشد...... علاقه من صرفا بابت اون کل کل ها و زبون بازی های اونجوری بود ... که با رفتنش تو فاز دوست داشتن و این صوبتا .... تموم شده بود....

توقع داشت و داره که ... وقتی میرم شهرشون یا اون میاد تهران ...حتما یه قرار بذارم و ببینمش ... اما خب نمیشه !... و منم تمایل ندارم که بشه!... اما انگار متوجه نیست!...

اخرین باری که دیدمش ۳ شایدم ۴ سال قبل بود... و بعد از اون هم ارتباطمون فقط سالی دو سه بار اس ام اس بوده ...بابت تبریک عید یا تولد...همین!... اونوقت حالا  تو تلگرام پیام داده که احتمالا من اخر ماه میام تهران........و منظورش اینه که من برنامه ام را ردیف کنم واسه دیدنش!!..... منم گفتم اتفاقا من هم هفته قبل شهرتون بودم و دیشب برگشتم!....

کلی ناراحت شد...گفت : خیلی ممنون که یه خبر بهم ندادی!... گفتم: اگه خبر میدادم توقع داشتی بیام ببینمت ... منم نمی تونستم ...

گفت : اگه برات ارزشی داشتم حداقل خبر میدادی .....

گفتم: یه چی بگم!!؟..این حرفت خیلی دخترونه بود!!...

اونوقت ناراحت شذ و نوشت : اکی.... ممنون... بای!

منم نوشتم : خداحافظ!! (من فقط وقتی مینویسم خداحافظ که از کسی خوشم نیاد یا ازش ناراحت و دلگیر باشم... والا می نویسم :بابای)

از یه طرف ناراحتم که ناراحتش کردم .... از یه طرفم  میگم خوب شدناخواسته  اینطورشد....  راستش امیدوارم دیگه دست از سرم برداره ... وتموم کنه این ارتباط بی معنا رو...

کاش اینم مثل اون یکی مح۳ن... رفتار میکرد....... این دومی را فقط یه بار دیدم ... اونم در حد ۱۰ دقیقه!... اومده بود تهران و اصرار داشت منو ببینه ...... منم سرکار بودم ...گفتم بیا ببین و زود برو حسرت به دل نمونی !

بعدشم ... با اینکه شماره ام رو داره ... نه اس داده ... نه زنگ زده ... نه هیچ چیز دیگه.... فقط توی همون شبکه ی اجتماعی که باهم اشنا شدیم ...گاهی پیام میده ... به مناسب های مختلف واسه تبریک...یا بی مناسبت واسه احوال پرسی .... کاملا حد خودشو میدونه و منم ...مشکلی باهاش ندارم ....

کفری نوشت : همینه که دوست دارم فقط شبها بنویسم دیگه!... نوشتن این متن کوچیک  سه ساعت طول کشید... از بس باید هی پاشم برم سراغ اینکار و اونکار .......یا مزاحم میاد و باید لپ تاپ را ببندم...

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد