-
152-
چهارشنبه 24 شهریورماه سال 1395 00:35
تا چه حدی باید احساسات شدید رو کنترل کرد؟.......خشم ...نفرت ...... غم ....... شوق....... عشق ........شادی ........... حسد ....... دلزدگی........ ملال ....... گاهی دلم میخواد هرچی درونم هست را بریزم بیرون ........دلم میخواد همه ی اون حسی را که نسبت به طرف مقابل دارم ....... بپاشم توی سرتاسر هیکلش....... دلم میخواد موج...
-
151-
یکشنبه 14 شهریورماه سال 1395 13:24
فکر میکنی این ؛من؛... چقدر برات مهم هست!!؟... یعنی چقدر منیت داری؟ ... مثلا اگه کسی به ایران فحش بده نارحت میشی؟ ... بله؟ ....حالا اگه به کشور بورکینافاسو فحش بده چی ...ناراحت میشی؟... نه؟ ...چرا؟... چه فرقی هست بین بورکینافاسو و ایران؟... فرقش اینه که ایران رو مال خودت میدونی ... ایران رو منصوب به خودت میدونی و در...
-
150-
چهارشنبه 3 شهریورماه سال 1395 23:40
مدتیه که دخترم رسما از من و باباش تقاضای دوست پسر کرده !... به قول اون قدیمی ها... واه واه... اخره زمون شده!!!... دو روز قبل باز گفت که دوست پسر میخواد!... و من هر بار فقط سکوت میکنم!... خب چی باید بهش بگم؟ اصلا چی دارم که بهش بگم!!؟... بهش بگم تو اصلا معنی دوست پسرو میدونی چیه؟ ... اصلا می فهمی که دقیقا داری چی تقاضا...
-
149-
سهشنبه 26 مردادماه سال 1395 00:50
از کپی کاری اصلا خوشم نمیاد... اما این متن بد جور به دلم نشست ... یه جورایی دوست دارم اینجا داشته باشمش ... مثل یه منشور ... این سِن برای من خیلی زیاد است ؛ باید بی خیالِ شناسنامه ام بشوَم ! وَ نگُذارم که عمرِ بر باد رفته ام اینهمه گرد و خاک به پا کند! هنوز پُر از شیطنت های سرکوب شده ام ؛ دست هایم پر از خواسته هایی...
-
148-
دوشنبه 25 مردادماه سال 1395 12:51
دوتا از معدود مردایی که از طریق اینترنت باهاشون آشنا شدم .... و با دیدنم از نزدیک ... دم شونو رو کولوشون نذاشتن و فرار نکردن .... اسمشون مح۳ن بوده!!... و هردو هم اهل استان های کویری کشور.... البته دو استان متفاوت ...... اولی را سال ۸۸ ... توی یکی از این سایتهای دوستیابی ... باهاش اشنا شدم.... چت های خیلی باحالی داشتیم...
-
147-
دوشنبه 11 مردادماه سال 1395 18:44
چه کتاب هایی دوست دارم!!؟... برای جواب این سوال بهتره جواب این سوال را پیدا کنم که ... کتابهایی که دوست دارم و جذبم میکنه ... چطور کتابهایی هست ؟... و کدوم قسمتش بیشتر از همه برام جذابه ؟... چه چیزی باعث میشه که یه کتاب رو چندین بار ... مثلا چهل با بخونمش و هر بار لذت ببرم!!؟ خب یه چیز روشنه برام و اون اینکه من فقط از...
-
146-
شنبه 2 مردادماه سال 1395 17:29
فکر میکنم اکثر ادما وقتی پیر میشن .... دچار عادات و رفتارهای عجیب و غریب و غیر عادی میشن!... مثلن یه همسایه داریم ما ... یه پیرمرد محترم بالای ۸۰ ساله ... خدا رو شکر سالمه و همیشه وسط کوچه دور وبر خونه اش ایستاده .... این بنده خدا چند سال قبل خونه اش را خراب و کرد سه طبقه ساخت ... و واحدهای اضافی اش را اجاره میده .......
-
145-
چهارشنبه 23 تیرماه سال 1395 14:40
تو پست ۱۲۸ در موردش حرف زدم ... انتخاب بین بله و نه ی یک پسر.... پسری که نمیدونه زیبایی را باید انتخاب کنه ... یا دل به باقی محسنات دختر ببنده!... مراحل مختلف خواستگاری رو طی کرد تا بالاخره روز ۱۷ تیر منجر شد به عقد موقت!... برای دیدن دختر بدون حجاب و تصمیم گیری نهایی ... حالا این وسط خانواده دختر رفتند و برای مراسم...
-
144-
سهشنبه 8 تیرماه سال 1395 15:38
یکی از مهمترین انگیزه های من بابت خرید لپ تاپ ... تماشای فیلم بود!!!... خیلی هم احمقانه نیست خب!!... اون سال ها سی دی فیلم هایی که میشد تهیه کرد ... اغلب روی کامپیوتر قابل تماشا بود ... نه توسط دستگاه های پخش خانگی ... یا به قول امروز دی وی دی پلیرها.... حالا اون روزها خیلی هم دور و دیر نبودها ... مثلا همین 5 سال قبل...
-
143-
دوشنبه 31 خردادماه سال 1395 21:50
مدتهاست عادت کردم با خودم حرف بزنم.... البته هنوز به درجه ی مکالمه ی شنیداری نرسیده!!.... توی ذهنم مکالمه را انجام میدم ....... قبلا گفتم که ...وقتی از دست کسی دلخورم یا مطلبی را میخوام بهش بگم که نمی تونم .... حرفام را ضمن یک مکالمه ی ذهنی با طرف ... میزنم ... هرچی تو دلم و تو مغزمه ... میریزم بیرون و بهش...
-
142-
شنبه 29 خردادماه سال 1395 20:42
چندسالی هست که از طریق اینترنت با گروهی اشنا و دوست شدم ..ادم هایی که هرکدام در ژانر خودشون خیلی خوب محسوب میشن.... توی این هفت سال .... بارها پیش اومده که بین اعضا دعوای لفظی پیش اومده .... گاهی حتی در حد لالیگا!!!... خیلی ها رفتن.... بعضی ها هم موندن.... و حالا تقریبا این گروه غربال شده هستند ... از کسانی که این همه...
-
141-
سهشنبه 18 خردادماه سال 1395 14:10
اوضاع جسمی و بالطبع اون ...وضعیت روحیم خیلی بهم ریخته ... باید هرچه زودتر فکری به حال سلامتیم بکنم ... وگرنه کارم به جاهای باریک میکشه!... هر روز و هر ساعت دارم این موضوع را با خودم مرور میکنم اما .... زمان اقدام که میشه ... تنبلی نمیذاره!... همیشه میگم از فردا و خوب میدونم که هیچ فردایی هرگز حال نمیشه!... از خودم و...
-
140-
سهشنبه 4 خردادماه سال 1395 19:08
همسرم دوستی داره که از جانبازان دوران جنگه ..... بسیار مرد خوبیه و به قول خودمون بچه مسلمونه!... یعنی مقید به رعایت احکام شریعت هست ... که این یعنی خیلی خط قرمزها را برای خودش قایله......... مهندس نرم افزاره و بنا به تخصصش اکثر اوقات با کامپیوتر سر و کار داره ....... طراح سایت هم هست و بالطبع خودش هم سایت داره ......
-
139-
دوشنبه 27 اردیبهشتماه سال 1395 23:38
دیشب باز دوباره بحث ازدواج اخوی بود و .... دو راهی ای که بر سرش گیر کرده... به این فکر کردم که هر راهی رو انتخاب کنه ..... یک زندگی متفاوت برای اینده ی خودش خلق کرده... و اینکه کدوم راه بهتره و میتونه خوشبختی واقعی یا بیشتری را نصیبش کنه ؟ بعد به این فکر کردم که شاید همسر من هم اگر من را انتخاب نکرده بود......... الان...
-
138-
دوشنبه 20 اردیبهشتماه سال 1395 23:27
وقتی سن ات میره بالا......وقتی میرسی به میان سالی و ... شایدم کهن سالی ....... چندین مرتبه در روز برات پیش میاد که توی دلت بگی : برای منم پیش اومده!! دیگران اتفاقی رو که واسشون پیش اومده ... با اب و تاب تعریف میکنن ....... یا حتی کشف های جدیدشون... و به هر نوعی ...یافته های تازه شون را ...بیان میکنند....... اون وقت تو...
-
137-
یکشنبه 19 اردیبهشتماه سال 1395 12:33
بعد از این همه سال امروز دوباره بیمه ی خودم شدم ... سال ۷۳ بار اولش بود .......و امسال دومین بار.... گرچه اینبار منتی سرم هست که دوست ندارم باشه ... ولی فعلا چاره ای نبود ..... باید خیلی خیلی قبلتر از این ها اقدام میکردم و بیمه ام رو ادامه میدادم .......ولی تنبلی کردم ........ نمیدونم چرا از نظر تامین مالی آینده ی...
-
136-
شنبه 18 اردیبهشتماه سال 1395 23:28
وقتی دلگیرم و تنها غربت تمام دنیا از دریچه ی قشنگه چشم روشنم(!!) می باره البته با اجازه جناب ابی
-
135-
سهشنبه 14 اردیبهشتماه سال 1395 12:35
کاش یه مشاور مورد اعتماد رشته هنر میشناختم ....... برای کنکور دختری...... با این هزینه های سرسام آور کلاس کنکور ........ و بودن دانشگاه های بدون کنکور با هزینه ای به مراتب کمتر از کلاس کنکور .... چه کار باید کرد!!؟ کاش به اراده و عزم دختری باور داشتم ..... که واقعا درس می خونه و .... دانشگاه تهرانی که میخواد...قبول...
-
134-
دوشنبه 13 اردیبهشتماه سال 1395 12:00
بازهم ۱۳ اردی بهشت رسید و ... سوال هرساله ی من که ........ چرا!!؟ روز تولدم تنها روزیه که فلسفی میشم !! ... اونم در حد : زکجا آمده ام ...آمدنم بهر چه بود!؟....... به کجا می روم آخر ...ننمایی وطنم! اینم یکی از شعرهایی که برای تولدم سرودم : یک لحظه ی شاد و خوب و رنگین لطفاً یک عالمه شعرتازه, سنگین لطفاً در روز تولدم به...
-
133-
شنبه 11 اردیبهشتماه سال 1395 16:59
عصبانیم ...عصبانیم .... خیللللللللللللللللللللللللللللللللللی عصبانیم .... درست مثل گاو خشمگینی در میدون گاو بازی ........ دوست دارم همه چی رو بزنم بشکنم و داغون کنم ...هر کسی که جلوم سبز بشه ...مثل کاغذ باطله ریزریزش کنم .... و تکه هاش را بریزم در مسیر باد ........ اونقدر خشمگین بودم که در یه مسیر کوچیک ده دقیقه ای...
-
132-
سهشنبه 7 اردیبهشتماه سال 1395 23:51
تعریف میکرد : استاد دانشجوش را که خانمی میانسال بوده ... به دلیل فحاشی از کلاس بیرون میکنه ... خانم هم میره به کمیته انضباطی شکایت میکنه که .....این اقا فساد اخلاقی داره و ... مزاحمت ایجاد کرده ........ سه نامه ی امضا دار هم از سه شخص معتبر ضمیمه میکنه ... که اون ها هم حرفهای خانم را تایید کردند........ و کمیته...
-
131-
جمعه 3 اردیبهشتماه سال 1395 17:21
میگه : امروز نمی خوای ناهار بهمون بدی !؟ میگم : مگه نمیبینی از صبح بخاطر مهمونی امروز مشغول کارهای خونه ام!؟... خب غذا که تو یخچاله ...خودت گرم کن بخور ... بهانه الکی میاره و میگه : نه!... اخه ناهار را دور هم باید بخوریم ... گرم میکردی ...همه را صدا میزدی ...دور هم بخوریم!.... میگم : خب ....خودتم میتونستی همین کار را...
-
130-
یکشنبه 29 فروردینماه سال 1395 18:23
از وقتی که خودمو یادم میاد ...... یعنی ۹ ماهگیم.... پدرم را خیلی دوست داشتم ........ بهتر بگم عاشق بابام بودم ... و البته هنوزم هستم ....... یادمه هولناک ترین خواب کودکی های من... خواب مرگ پدر بود..... یادمه که در طول سالهای کودکی و نوجوانی وحتی جوانی .... سه بار این خواب را دیدم ... و مادرم میگفت تعبیرش یعنی درازی...
-
129-
جمعه 27 فروردینماه سال 1395 00:15
یه خبر خیلی خوب......... آبجی کوچیکه بارداره ......هفته ی پنجمه و ......دعا میکنم مثل دفعه قبل نشه ........ اگرچه نمیدونم دقیقا دعا را چه طوری بکنم و از کی یا چی باید درخواست داشته باشم !!!
-
128-
چهارشنبه 25 فروردینماه سال 1395 18:39
بالاخره بعد از چند سال گشتن .... یکی رو پیدا کرده که تقریبا تمام ملاک ها ی مد نظرش برای ازدواج رو داره .... اولویت های اول تا پنجم رو دارم ... ۴ ماه هست که از اولین جلسه خواستگاری میگذره و .. در طول این مدت بارها با هم دیدار داشتن و صحبت کردن....پیش مشاور رفتن و کلی تست دادن و سنجش شدن و ... دست اخر مشاوره گفته که از...
-
127-
شنبه 21 فروردینماه سال 1395 20:00
مد شده میگن سن فقط یه عدده ...بیخالش بشین................ راستش من نمی فهمم یعنی چی!... وقتی این عدد برام محدودیت میاره ... نمیتونم نسبت بهش بی تفاوت باشم و بی خیالش بشم.... سن فقط یه عدد نیست... وقتی من حتی اگه پرفسور هم باشم ...بدون عینک نمی تونم چیزی را بخونم یا ببینم... نمی تونم حتی به راحتی غذا بخورم......... سن...
-
126-
پنجشنبه 19 فروردینماه سال 1395 00:05
فیلم سینمایی السا و فرد را دیدین؟...... صرف نظر از خوبی یا بدیش ... یه موضوعی توش داشت که خیلی بهش فکر میکنم.... فرد پیرمرد بازنشسته ی زن مرده ای بود که یه دختر داشت ... دخترش با شوهر و پسرش زندگی میکرد و از پدرش خواسته بود که ...واسه رونق کار شوهرش و در نتیجه تامین اینده ی پسرش که بشه نوه ی پیره مرده ... پس اندازش را...
-
125-
یکشنبه 8 فروردینماه سال 1395 19:50
اولین پست من در سال جدید........ چی میتونه باشه ؟ سفر مشهد خیلی خوش گذشت ... دور هم بودن و صحبت های دم دستی کردن و خندیدن ........ از یاد بردن مشکلات و گرفتاری ها به طور موقت و ... گذروندن اوقات به صورت غیر معمول ........ همه ی اینها روی هم میشه خوش گذشتن ....... کار فوق العاده ای نکردیم ..... شاید حتی خیلی هم بیرون...
-
124-
پنجشنبه 6 اسفندماه سال 1394 00:09
رای دادن یا ندادن ...........مساله این است!!
-
-123
یکشنبه 2 اسفندماه سال 1394 18:04
یک دو سه .......۱۲۳ ....... شماره ی این پست رنده اما خودش ........خیلی گیر و گور داشت!!....شاید ۵۰ بار بیشتر اومدم تا پست جدید بنویسم و ..........نوشته نشد!....... این اواخر هی مسایلی پیش اومده که ...... درب و داغونم کرده ...... این نامه را هفته ی قبل واسه یکی از دوستام نوشتم ... البته این فقط چند خطی اش هست از یک...